خدااااااااا
چرا اذیتم می کنی
نمی خوام دیگه از تو هیچی نمی خوام
از ادمات هیچی نمی خوام
از این زندگی پر ار بدشانسی کثافت هیچی نمی خوام
حتی ازم نمی خوام بهم مرگ بدی
دیگه هیچی ازت نمی خوام
حتی سعی می کنم به هیچی فک نکنم
هروقت دلت خواست بده
ببر
بکش
دیگه برام اهمیتی نداره
این دنیا ارزونی بقیه
آدمک چوبی سلام
خوبی
من که خوب نیستم حال مثل حال کسیه که هی لباس رو میزاره رو بند با گیره ولی بعد باز میبینه رو زمین افتاده
چرا قراره تا اخر همر با این روال بگزره نمی دونم
ولی وقتی خدا انسان رو افرید میدونست
چه چیزایی رو مغزش تاثیر میزاره
میدونه دارم عقلمواز دست میدم
باز هم زندگی همینه
ادمک چوبی دلم این قدر گرفته
و خستم که می تونم تا عمر دارم بخوابم
وبلد نشم تا هیچی نبینم
حیف که نمیشه
حیف تموم نمیشه
میدونی بدترین لحضه کیه
اون لحضه ای که همه پله ها رو بری بالا
و ببینی این راه به پشت بوم میره نه اون مقصد تو
تو توی پشت بومی نه مقصد خودت و ناراحتی
چیزی که بفکرت میرسه
وقتی این همه پله اومدی بالا و بی نتیجه
این میتونه باشه
که خودتو از اون بالا پرت کنی
آدمک چوبی باز هم سلام
کاش بودی تا سرم را روی شونه هایت می زاشتم و برایت دردودل می کردم
ولی حالا که نیستی فقط می نویسم
مینویسم تا خالی شوم .شده فکر کنی از در و دیوار برات بلا میریزه .الان همین اتفاق برام دوباره افتاد
باید بازم شکر خدا بگم ولی نه می تونم بگم خدا شکر برای اینکه زنده ام نه برای اینکه خوشبختم
فقط می تونم بگم خدارو شکر که فعلا نه دستم شکسته نه پام شکسته نه سرم نه کور شدم
ولی نمی تونم بگم خداروشکر که سالمم .
ولی شاید بتونم شکر بگویم که خانوادم هر چند به زور در کنارم هستند
راستی ادمک
ادمک چوبی سلام
کاش پیشم بودی تا به آغوشت می اومدم
و تو میگفتی اروم باش همه چی درست میشه
کاش تو بودی و می گفتی و انجام میشد
شاید ادم گاهی واقفا نیاز داشته باشه
یکی براش ارزو کنه ارزویی خوب که انجام بشه
ادمک احساس می کنم باید پیدات کنم
تو که نمی ایی
شاید باید من بیایم
درباره این سایت